دعوای مطالبه نفقه اولاد و فرزندان از جمله ثمرات طلاق زوجین محسوب می­ شود؛ بدین صورت که در صورت طلاق زوجین و دارا بودن فرزندی نابالغ، زوج بنا بر حکم ماده­ 1199 قانون مدنی که بیان می دارد « نفقه­ اولاد بر عهده­ پدر است ... » می­ بایست نفقه فرزندان تحت تکفل خویش را ماهیانه پرداخت کند. ماده 1204 ق.م در بیان نفقه فرزندان تحت تکفل پدر مقرر می­ کند « نفقه اقارب عبارت است از : مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت به قدر حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق»

 

تفاوت بین نفقه فرزند و نفقه همسر (زوجه)

نکته نخست در خصوص این ماده این است که وجود توانایی مالی پدر در پرداخت نفقه فرزند ضروری می ­باشد، بدین شکل که در صورتی که پدر از توان مالی مطلوبی برخوردار نباشد نباید ملزم به پرداخت نفقه مقرره شود بلکه میزان نفقه نسبت به درآمد او متغیر می­ باشد، در حالی که در نفقه زوجه این چنین نیست و زوج ملزم به پرداخت نفقه مقرر شده برای زوجه حتی در صورت وجود شرایط بد مالی است. (تهیه و انتشار توسط مرجع حقوقی ایران)

 

نفقه فرزند تنها شامل موارد نام برده شده در قانون نیست

نکته­ دیگر عدم حصری بودن مواردی است که پرداخت نفقه برای آنها از سوی پدر لازم می­ باشد. بدین معنا که قانون صرفاً با آوردن مثال­هایی قصد حصری نمودن موارد آن را نداشته و ممکن است به این موارد هزینه­ تحصیل فرزندان، کلاس­های خصوصی و همانند اینها اضافه گردد.

 

مادر می تواند برای دریافت نفقه فرزندان تحت حضانت خود به دادگاه مراجعه کند

ممکن است فرزندان غیربالغ تحت حضانت مادر بوده و پس از مدتی زوج از پرداخت نفقه فرزندان خویش خودداری کند. در این صورت مادر می ­تواند برای مطالبه نفقه فرزند خویش به طرفیت پدر دادخواست مطالبه نفقه ارایه نماید. براساس قاعده­ فقهی « اذن در شیء اذن در لوازم آن نیز هست» وقتی قانون، حضانت را به مادر واگذار می­ کند، نفقه نیز که جزء لوازم ضروری حضانت است از سوی ایشان قابل مطالبه است و ایشان دارای سمت قانونی جهت اقامه دعوی می ­باشد.

 

راهکارهای حقوقی مطالبه نفقه فرزند بالغ

این مسئله مادامی بروز می­ کند که فرزندان به سن بلوغ رسیده و از حضانت مادر خارج گردیده ­اند؛ در این صورت راهکاری که می ­توان پیشنهاد داد این است که در صورتی که همچنان فرزندان با مادر زندگی می­ کنند، مادر دیگر نمی­ تواند تحت عنوان حضانت ایشان اقامه دعوی کند به این دلیل که با بلوغ فرزندان حضانت ساقط می­ گردد. در این صورت مادر می ­تواند ابتدا با اقامه­ دعوی پذیرش قیمومت فرزندان خویش و قبول آن، از طریق سمت قیمومت ایشان دعوی مطالبه نفقه فرزندان را اقامه کند.

راهکار دیگر که عده­ اندکی از حقوقدانان به آن پایبند می­ باشند، تقاضای اثبات رشد فرزند به محکمه خانواده و پس از اثبات رشد فرزند و توانایی سنجش امور مالی خویش، فرزند می تواند خود مستقیماً طرح دعوای مطالبه نفقه نماید؛ ولیکن این امر در تضاد با ماده­ 1177 قانون مدنی می ­باشد که مقرر می­ کند « طفل باید مطیع ابوین خود بوده و در هر سنی که باشد باید به آن­ها احترام کند». در نتیجه اگر پیش از اینکه فرزند به بلوغ فکری جدای از بلوغ مالی برسد، مجاز به اقدام به چنین امری باشد، در واقع نوعی تضاد ماهیتی در روابط خانواده ایجاد می­ کند.

 

نفقه فرزند بعد از فوت پدر

حال ممکن است پدر در قید حیات نباشد، و فرزندان واجب­ النفقه ­ای داشته باشد، در این صورت راهکار چیست و چه کسی بایست نفقه فرزندان را پرداخت نماید؟

ماده­ 1199 ق.م مقرر می­ کند «نفقه اولاد بر عهده پدر است، پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق به عهده اجداد پدری است با رعایت الاقرب فالاقرب ...»؛ نص قانون پاسخ پرسش را ارائه داده است و اجداد پدری در قید حیات و دارای توانایی مالی ملزم به پرداخت نفقه فرزندان و  نوه ­های خویش می­باشد؛ حال شاید پرسشی مطرح شود که ممکن است اجداد پدری نیز در قید حیات نباشند، تکلیف چیست؟ در ادامه ماده­ 1199 ق.م بیان شده است که « ... در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت مالی ایشان، نفقه در نهایت برعهده مادر می­ باشد». در نتیجه حتی اگر مادر حق حضانت خود به دلیل بلوغ فرزندان از دست داده باشد، ملزم به پرداخت نفقه فرزندان خویش است. (تهیه و انتشار توسط مرجع حقوقی ایران)