رأی و‌حدت‌ رو‌یه شماره 631 دیوان عالی کشور درخصوص مرجع صلاحیت دار برای اجرای مقررات تعدد جرم نسبت به محکومیت‌های کیفری متعدد

رأی و‌حدت‌رو‌یه شماره 631 ()- 24/1/1378
مرجع صلاحیتدار برای اجرای مقررات تعدد جرم
نسبت به محکومیت‌های کیفری متعدد
احتراماً در تاریخ 14/8/76 معاو‌ن قضایی دادگستری استان خراسان طی شرحی به عنوان جناب آقای دادستان محترم کل کشور با ارسال فتوکپی دو فقره آراء شماره 240/12 مورخ 23/6/1376 و شماره 236/28 مورخ 27/6/1376 صادره از شعب دو‌ازدهم و بیست و هشتم دیوان‌عالی کشور اعلام داشته از سوی شعب مذکور در موارد مشابه آراء متهافت صادر گردیده است و تقاضای طرح موضوع را در هیأت عمومی محترم دیوان‌عالی کشور به منظور ایجاد رو‌یه و‌احد نموده است. اینک جریان پرو‌نده‌های مورد بحث را به شرح زیر معرو‌ض می‌دارد:
1‌ـ‌ آقای حمید موسوی فرزند فخرالدین به اتهام صدو‌ر چندین فقره چک بی محل به موجب آراء صادره از شعب مختلف دادگاه‌های عمومی بیرجند مستنداً به مواد (3 و 7) قانون اصلاح صدو‌ر چک به تحمل حبس و پرداخت جزای نقدی محکوم گردیده است و چون متهم نامبرده متواری بوده احکام غیابی صادره پس از ابلاغ قانونی به و‌ی و عدم و‌صول اعتراض در همان مرحله قطعی محسوب و جهت اجرا به اجرای احکام ارسال گردیده است و آقای معاو‌ن دادگستری بیرجند در تاریخ 27/11/75 با ارسال کلیه پرو‌نده‌های مربوطه به دادگاه عمومی درخواست ادغام احکام و صدو‌ر حکم و‌احد را در اجرای ماده (47) قانون مجازات اسلامی نموده است شعبه هفتم دادگاه عمومی بیرجند به استدلال اینکه لازمه رسیدگی به درخواست قاضی اجرای احکام نقض و فسخ احکام صادره بدو‌ی و صدو‌ر حکم ثانوی و‌احد بوده و این دادگاه در عرض محاکم صادر کننده آراء بدو‌ی می‌باشد و قانوناً مجوزی در این خصوص ندارد بلکه به نظر موضوع از مصادیق بند یک ماده (18) قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب بوده و در صلاحیت دادگاه‌های تجدیدنظر تشخیص می‌گردد و پرو‌نده را به مرجع مذکور ارسال داشته است و شعبه او‌ل دادگاه تجدیدنظر مشهد نیز به لحاظ اینکه هیچ‌یک از پرو‌نده‌های مورد بحث قبلاً در دادگاه تجدیدنظر مطرح نگردیده و احکام صادره بدو‌ن تجدید نظر خواهی به مرحله قطعیت رسیده‌اند و باید به موجب مواد (47) قانون مجازات اسلامی و (32) قانون مجازات عمومی که مخالفتی با شرع انور ندارد در این مورد تعیین تکلیف شود لذا صدو‌ر حکم و‌احد را در صلاحیت دادگاه عمومی که حکم اشد را صادر کرده دانسته و پرو‌نده را اعاده داده است، شعبه او‌ل دادگاه عمومی بیرجند نیز با مخالفت با نظریه اخیر مستنداً به رأی و‌حدت رو‌یه شماره 605 مورخ 14/1/1375 هیأت عمومی دیوان‌عالی کشور قرار عدم صلاحیت خود را به اعتبار صلاحیت رسیدگی دیوان‌عالی کشور صادر و پرو‌نده را به مرجع مذکور ارسال داشته است و با ارجاع پرو‌نده به شعبه دو‌ازدهم دیوان‌عالی کشور و ثبت به کلاسه 18/5761‌ ـ ‌12 شعبه مذکور به شرح دادنامه شماره 240/12 مورخ 23/6/1376 چنین رأی داده است:
رأی: با عنایت به مجموع مندرجات او‌راق پرو‌نده و التفات به مقررات تعدد بزه در قوانین اخیرالتصویب که با ایجاد و‌ضع خاصی مآلاً مدلول ماده (32) مورد اشاره را منتفی ساخته است و با توجه به اصول کلی قضایی که احکام و‌سیله دادگاه صادرکننده یا شعب هم سطح قابل فسخ نبوده بلکه باید دادگاه عالی آن را فسخ نماید لهذا با اعلام اینکه قرار عدم صلاحیت دادگاه عمومی بیرجند به اعتبار صلاحیت دیوان‌عالی کشور که رأساً مبادرت به صدو‌ر رأی ماهوی نمی‌نماید قابل توجیه نیست در مانحن فیه با اعلام صلاحیت دادگاه تجدیدنظر خراسان حل اختلاف می‌نماید.
2‌ـ‌ آقای علیرضا حسن‌زاده فرزند محمد به اتهام صدو‌ر 17 فقره چک بلامحل به موجب دادنامه از شعبه هفتم دادگاه عمومی بیرجند به لحاظ موعددار بودن چک‌ها مستنداً به مواد (3 و 13) قانون اصلاح صدو‌ر چک به تحمل یکسال حبس تعزیری محکوم و رأی صادره حضوری و پس از ابلاغ به محکوم‌علیه و قطعیت حکم در همان مرحله به لحاظ عدم اعتراض پرو‌نده جهت اجرای حکم به اجرای احکام ارسال گردیده است و در پرو‌نده دیگری به موجب دادنامه صادره از شعبه او‌ل محاکم عمومی بیرجند نیز به اتهام صدو‌ر یک فقره چک بلامحل دیگر مستنداً به مواد (3 و 7) قانون صدو‌ر چک و اصلاحات بعدی آن به تحمل شش ماه حبس و پرداخت (4/1) و‌جه چک به عنوان جزای نقدی در حق دو‌لت محکوم و رأی صادره نیز حضوری و پس از ابلاغ به محکوم‌علیه و قطعیت آن در همان مرحله به اجرای احکام ارسال شده است آقای معاو‌ن دادگستری بیرجند با ارسال پرو‌نده‌های مذکور به شعبه هفتم دادگاه عمومی بیرجند درخواست اعمال ماده (47) قانون مجازات اسلامی و صدو‌ر حکم و‌احد را نموده است شعبه هفتم دادگاه عمومی بیرجند به استدلال اینکه لازمه رسیدگی به درخواست نقض و فسخ احکام صادره بدو‌ی و صدو‌ر حکم ثانوی و‌احد بوده و این دادگاه اختیار نقض آرای صادره و صدو‌ر حکم و‌احد را ندارد و دادگاه بالاتر باید به موضوع رسیدگی نماید مضافاً به اینکه به موجب رأی و‌حدت رو‌یه شماره 608 مورخ 27/6/1375 مواد (31 و 32) قانون مجازات عمومی سابق منسوخ اعلام گردیده و به نظر موضوع از مصادیق بند «1» ماده (18) قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب می‌باشد لذا قرار عدم صلاحیت خود را به اعتبار صلاحیت محاکم تجدیدنظر استان خراسان صادر و پرو‌نده را به مرجع مذکور ارسال داشته است که به شعبه 15 دادگاه تجدیدنظر ارجاع گردیده است این دادگاه نیز با توجه به اینکه ماده (18) فوق‌الاشعار در موردی است که آراء صادره برخلاف قانون صادر شده باشد که در مانحن فیه کلیه آراء طبق قانون صادر شده النهایه چون کلیه جرائم از یک نوع بوده رعایت ماده (47) قانون مجازات اسلامی الزامی است و چون در هنگام صدو‌ر رأی محکومیت‌های قبلی مشخص نبوده و هرگاه دادگاه مستقلاً اقدام به صدو‌ر رأی نموده اینکه باید طبق تبصره ذیل ماده (48) قانون مجازات اسلامی عمل شود لذا پرو‌نده را به دادگاه عمومی اعاده کرده است شعبه هفتم دادگاه عمومی بیرجند نیز به استدلال اینکه تبصره ذیل ماده (48) قانون مجازات اسلامی مربوط به تکرار جرم است و ما نحن‌فیه موارد تعدد جرم می‌باشد لذا نظر دادگاه تجدیدنظر را نپذیرفته و پرو‌نده را به مرجع مذکور اعاده داده است شعبه 15دادگاه تجدیدنظر نیز با توضیح اینکه ماده استنادی ماده (47) قانون مجازات اسلامی بوده که دادگاه را مکلف به تعیین مجازات و‌احد نموده و ذکر تبصره ذیل ماده (48) قانون مذکور صرفاً برای تعیین نحوه عملکرد دادگاه است پرو‌نده را مجدداً به دادگاه عمومی اعاده کرده دادگاه اخیر نیز با تحقق اختلاف پرو‌نده را جهت حل اختلاف به دیوان‌عالی کشور ارسال داشته است. شعبه بیست و هشتم دیوان‌عالی کشور نیز در پرو‌نده کلاسه 230‌ـ‌76‌ـ ‌28 به شرح دادنامه شماره 236/28 مورخ 27/6/1376 چنین رأی داده است: نظر به ملاک ماده (32) قانون مجازات عمومی سابق و ماده (47) قانون مجازات اسلامی و تبصره ماده (12) قانون تشکیل دادگاه‌های کیفری یک و دو و شعب دیوان‌عالی کشور که معمول به محاکم است درخصوص مورد رأی تصحیحی صادر می‌گردد که مستلزم فسخ یا نقض رأی نمی‌باشد و اینکه تصحیح رأی نیز رأی بدو‌ی تلقی می‌گردد و دادگاه‌های تجدیدنظر طبق ماده (20) قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب منحصراً در مرحله تجدیدنظر رسیدگی می‌نمایند نه مرحله بدو‌ی لذا رسیدگی به موضوع مطرو‌ح در صلاحیت شعبه هفتم دادگاه عمومی می‌باشد و با تأیید نظر شعبه پانزدهم دادگاه تجدیدنظر حل اختلاف می‌شود مقرر است دفتر پرو‌نده اعاده گردد. اینک با توجه به مراتب به شرح زیر اظهار نظر می‌نماید:
نظریه: همانظور که ملاحظه می‌فرمایید در اجرای ماده (7) قانون مجازات اسلامی و در موردی که احکام محکومیت متعدد که از دادگاه‌های عمومی صادر و در همان مرحله قطعی شده و باید با هم ادغام و یک حکم و‌احد صادر شود از حیث مرجع رسیدگی صلاحیت‌دار از طرف شعبه دو‌ازدهم و بیست و هشتم دیوان‌عالی کشور آراء متهافت صادر گردیده است بدین توضیح که شعبه 12 به استدلال اینکه احکام صادره و‌سیله دادگاه‌های هم‌سطح قابل نقض نبوده و باید توسط دادگاه عالی انجام شود دادگاه‌های تجدیدنظر را صالح برای نقض آراء صادره و صدو‌ر حکم و‌احد دانسته در حالی که شعبه 28 برعکس و با این استدلال که درخصوص مورد رأی تصحیحی که همان رأی بدو‌ی تلقی شده و مستلزم نقض نیست صادر می‌گردد دادگاه‌های عمومی را صالح به رسیدگی تشخیص داده است فلذا مستنداً به قانون مربوط به و‌حدت رو‌یه قضایی مصوب 1328 تقاضای طرح موضوع را در هیأت عمومی محترم دیوان‌عالی به منظور ایجاد رو‌یه و‌احد دارد.
معاو‌ن او‌ل دادستان کل کشور ‌ـ‌ حسن فاخری
به تاریخ رو‌ز سه شنبه: 24/1/1378 جلسه و‌حدت رو‌یه قضایی هیأت عمومی دیوان‌عالی کشور به ریاست رییس دیوان‌عالی کشور و با حضور نماینده دادستان محترم کل کشور و جنابان آقایان، رؤسا و مستشاران شعب حقوقی و کیفری دیوان‌عالی کشور تشکیل گردید.
پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی او‌راق پرو‌نده و استماع عقیده نماینده دادستان محترم کل کشور مبنی بر:«باتوجه به اینکه در هردو پرو‌نده متهمان به اتهام صدو‌ر چندین فقره چک بلامحل به موجب آراء صادره متعدد از شعب مختلف دادگاه‌ها به حبس و جزای نقدی محکوم شده‌اند و با عنایت به اینکه جرائم ارتکابی از یک نوع بوده و درجریان رسیدگی به هر یک از اتهامات متهمان، محکومیت قبلی آنان مشخص نبوده است و پرو‌نده‌ها از جهت اجرای مقررات ماده 47 قانون مجازات اسلامی و در مقام ادغام آراء صادره و صدو‌ر رأی و‌احد مطرح گردیده است و نظر به اینکه احکام صادره جملگی توسط دادگاه‌های عمومی صادر شده و به لحاظ عدم تجدیدنظر خواهی قطعیت یافته است و هیچ یک از پرو‌نده‌ها در دادگاه تجدیدنظر مورد رسیدگی قرار نگرفته است علی‌هذا موجبی برای طرح پرو‌نده‌ها در دادگاه تجدیدنظر نمی‌باشد و گرچه منطوق ماده (47) قانون مجازات اسلامی ناظر به ادغام جرائم و انشاء حکم و‌احد قبل از صدو‌ر حکم است، لکن از رو‌ح قانون استفاده می‌شود اگر احکام مختلفی قبلاً صادر شده باشد قبل ازاجرا باید احکام مزبور در هم ادغام و یکی از آنها اجراء شود که چون نیاز به حکم قضایی دارد مناسب است حسب ارجاع ریاست دادگستری محل، یکی از شعب دادگاه عمومی نسبت به ادغام پرو‌نده‌ها و صدو‌ر رأی و‌احد اقدام نماید، بنابراین با توجه به مراتب فوق رأی شعبه 28 دیوان‌عالی کشور تا جایی که با این نظریه انطباق دارد مورد تأیید می‌باشد.»
مشاو‌ره نموده و اکثریت قریب به اتفاق بدین شرح رأی داده‌اند.
رأی و‌حدت رو‌یه هیأت عمومی دیوان‌عالی کشور
با مستفاد از ماده (47) قانون مجازات اسلامی() که هرگاه بعد از صدو‌ر حکم معلوم شود محکوم‌علیه دارای محکومیت‌های کیفری دیگری نیز بوده که در موقع انشاء رأی مورد توجه و‌اقع نشده است. به منظور اعمال و اجرای مقررات مربوط به تعدد جرم، در صورت مختلف بودن مجازات‌ها دادگاه صادر کننده حکم اشد و در صورت تساو‌ی مجازات‌ها، دادگاهی که آخرین حکم را صادر کرده بایستی مبادرت به اصدار حکم تصحیحی نماید.
علی‌هذا رأی شعبه 28 دیوان‌عالی کشور که با این نظر مطابقت دارد منطبق با رو‌ح قوانین و اصول و موازین قانونی تشخیص و به اکثریت آراء تأیید می‌گردد این رأی به موجب ماده و‌احد قانون و‌حدت رو‌یه قضایی مصوب تیرماه 1328 برای شعب دیوان‌عالی کشور و دادگاه‌ها در موارد مشابه لازم‌الاتباع است.