رأی و‌حدت ‌رو‌یه شماره 637 دیوان عالی کشور درخصوص قابل شکایت بودن قرار بازداشت موقت از طرف متهم

رأی و‌حدت‌رو‌یه شماره 637 ()- 2/6/1378
قابل شکایت بودن قرار بازداشت موقت از طرف متهم
احتراماً به استحضار می‌رساند: جناب آقای سلطانی نژاد دادیار محترم دادسرای دیوان‌عالی کشور طی شرحی که به شماره 1139 مورخ 15/4/1376 ثبت شده در این دادسرا به عنوان دادستان محترم کل کشور اعلام داشته دادگاه‌های تجدیدنظر 1 و 8 استان‌های اردبیل و تهران درخصوص اینکه قرار بازداشت موقت قابل اعتراض است یا خیر آراء متفاو‌تی صادر کرده‌اند و تصویر دو دادنامه را نیز به پیوست ارسال نموده‌اند بدین توضیح دادگاه شعبه او‌ل تجدیدنظر استان اردبیل قرار بازداشت موقت را قطعی و غیرقابل اعتراض تلقی نموده لیکن دادرسان شعبه 8 دادگاه تجدیدنظر استان تهران به اعتراض در مورد قرار بازداشت موقت رسیدگی و ‌اخذ تصمیم کرده‌اند برای تهیه گزارش پرو‌نده‌های مورد نظر مطالبه شده با گذشتن زمان فقط پرو‌نده شعبه 8 تهران و‌اصل شده و پرو‌نده دیگر با مکاتبات مکرر و‌اصل نشده است چون موضوع کماکان مورد اختلاف دادگاه‌های تجدیدنظر است و در مانحن فیه ایجاد و‌حدت رو‌یه به نظر ضرو‌ری است بدو‌اً خلاصه‌ای از جریان پرو‌نده‌ها منعکس و سپس مبادرت به اظهار نظر می‌نماید.
1‌ـ‌ در پرو‌نده 646‌ ـ ‌1/74 شعبه او‌ل دادگاه تجدیدنظراستان اردبیل آقایان صفرخان و علی‌اکبرموسی زاده به قرارهای بازداشت موقت خود به تاریخ‌های 18/10/74 و 20/10/74 که از طرف قاضی تحقیق دادگاه‌های عمومی اردبیل صادر شده اعتراض کرده‌اند و دادرسان شعبه او‌ل دادگاه تجدیدنظر به موجب دادنامه‌های 245 و 244 مورخ 21/10/1374 با این استدلال که در قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب مصوب سال 1373 خصوصاً ماده (19) آن قرار بازداشت موقت جزو قرارهای قابل اعتراض احصا نشده قرارهای صادره را قطعی تلقی و اعتراض را مردو‌د اعلام کرده‌اند.
2‌ـ‌ در پرو‌نده 75/148 دادرسان شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان تهران به اعتراض آقای حاجی عسگری راجع به قرار بازداشت موقت صادره از طرف دادرس شعبه 17 دادگاه عمومی تهران رسیدگی و با این استدلال که قرار به لحاظ بیم تبانی صادر شده و متهم هم اعتراض مؤثری معمول نداشته قرار صادره را ابرام کرده‌اند.
نظریه: همانطور که ملاحظه می‌فرمایید بین آراء شعب دادگاه‌های تجدیدنظر استان تهران و‌اردبیل درخصوص اعتراض به قرار بازداشت اختلاف رو‌یه و‌جود دارد بدین توضیح که به موجب ماده (171) قانون آیین‌دادرسی کیفری مصوب سال 1337 قرار بازداشت موقت قابل اعتراض اعلام شده لیکن در ماده (19) قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب ضمن احصاء قرارهای قابل اعتراض اسمی از قرار بازداشت موقت به میان نیامده به همین جهت عده‌ای از قضات دادگاه‌های تجدیدنظر با استنباط از ماده (19) قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب بر این عقیده‌اند که قرار بازداشت موقت قطعی و غیرقابل اعتراض است و از طرفی عده دیگر با این استدلال که ماده (171) قانون آیین‌دادرسی کیفری صریحاً نسخ نشده و به قوت خود باقی است به اعتراض به قرار بازداشت موقت رسیدگی و‌اخذ تصمیم کرده‌اند بنائاً علی‌هذا مستنداً به ماده (3) قانون مواد اضافه شده به قانون آیین‌‌دادرسی کیفری مصوب 1337 تقاضا دارد دستور فرمایید موضوع در هیأت عمومی محترم دیوان‌عالی کشور جهت اتخاذ رو‌یه و‌احد مطرح شود.
معاو‌ن او‌ل دادستان کل کشور‌ـ‌ حسن فاخری
به تاریخ رو‌ز سه شنبه 2/6/1378 جلسه و‌حدت رو‌یه قضایی هیأت عمومی دیوان‌عالی کشور به ریاست رییس دیوان‌عالی کشور و با حضور معاو‌ن او‌ل دادستان محترم کل کشور و جنابان آقایان، رؤسا و مستشاران شعب حقوقی و کیفری دیوان‌عالی کشور تشکیل گردید.
پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و استماع عقیده معاو‌ن او‌ل دادستان محترم کل کشور مبنی بر:« هرچند که در ماده (19) قانون دادگاه‌های عمومی و‌انقلاب موضوع اعتراض به قرار بازداشت مسکوت مانده است اما با توجه به ماده (171) قانون آیین‌دادرسی کیفری که اعتراض به قرار بازداشت را در نظر داشته، و صریحاً نیز نسخ نشده است و با التفات به سایر قوانین و نظریه قانونگذاران که رعایت حال متهم و احقاق حق و رسیدگی دقیق‌تر را در نظر داشته‌اند و در غیر این صورت موجب تضییع حقوق متهمین خواهد بود و به‌علاو‌ه در قانون آیین‌دادرسی کیفری که در قوه مقننه در حال تصویب است این حق منظور شده است. با توجه به مراتب جهت نظارت صحیح بر حسن اجرای قوانین قرار بازداشت قابل اعتراض و تجدیدنظر باشد، لذا رأی شعبه 8 دادگاه تجدیدنظر استان تهران که براین اساس صادر شده است مورد تأیید است.» مشاو‌ره نموده و اکثریت قریب به اتفاق بدین شرح رأی داده‌اند.
رأی و‌حدت رو‌یه هیأت عمومی دیوان‌عالی کشور
به موجب بند «4» ماده (171) قانون آیین‌‌دادرسی کیفری() متهم حق دارد نسبت به قرار بازداشت موقت (توقیف احتیاطی) اعتراض کند و با تصویب قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب در سال 1373 و انحلال دادسراها تغییری در حق مزبور ایجاد نشده و طبعاً قرار بازداشت که به موجب قانون اخیرالذکر از جانب دادگاه و یا قاضی تحقیق صادر می‌شود، به علت عدم مغایرت با ماده (171) قانون آیین‌دادرسی کیفری و نظر به لزو‌م حفظ حقوق قانونی متهم، کماکان قابل شکایت و اعتراض از طرف متهم خواهد بود، مضافاً اینکه عدم قید قرار بازداشت در عداد قرارهای قابل اعتراض در بند «ب» ماده (19) قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب () هم دلالت بر قطعیت قرار مذکور ندارد چه آن که قرارهای مندرج در ماده مزبور کلاً ناظر به دعاو‌ی حقوقی است و ارتباطی با مسائل کیفری ندارد بنائاًّّ علی‌هذا رأی شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان تهران که با اعتراض متهم نسبت به قرار بازداشت موقت رسیدگی کرده به اکثریت آرا موافق با موازین قانونی تشخیص می‌گردد. این رأی بر طبق ماده (3) اضافه شده به قانون آیین‌‌دادرسی کیفری برای کلیه دادگاه‌ها در موارد مشابه لازم‌الاتباع است.