مهرنوش ابوذری استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در یادداشتی با عنوان مواجهه عدالت آموزشی با آموزش الکترونیک به بازبینی وضعیت سیستم آموزشی کشور بعد از شیوع کرونا و تعطیلی مراکز آموزشی پرداخته است.

 

mehrnoosh abozari.jpg (42 KB)

 

متن یادداشت وی به شرح زیر است:

در روزهای اخیر و با ورود میهمان ناخوانده قرن بیست و یک در جامعه بشری و همچنین ایران، حضور کودکان در مدارس ممنوع گردید و بلافاصله آموزش الکترونیک جایگزین، آموزش حضوری در مدارس شد. همین امر لوازم و مقتضیاتی را طلب می کرد که گویی از قبل والدین موظف به تأمین آن در منازل خود بوده‌اند: اینترنت پرسرعت، رایانه و گوشی هوشمند با امکان دسترسی به شبکه های اجتماعی. در خصوص افرادی که این موارد را نداشتند، مشکلاتی در خصوص دسترسی به آموزش و دریافت محتویات آموزشی مدارس و ادامه تحصیل ایجاد گردید که اخیرا در صدمات روحی حاصل از این کمبود، با خبر خودکشی یک نوجوان مواجه شدیم که بازتابی رسانه ای از این مشکل و البته بحران آموزشی بود.

رسیدن به تمام مزایای آموزش الکترونیک، مستلزم ایجاد بسترها و امکانات در اینترنت و لوازم دسترسی به اینترنت می باشد، در غیراینصورت، منجر به محرومیت از تحصیل بسیاری از افرادی که دارای این امکانات نمی باشد، خواهد بود و منجر به نقض حق بر آموزش و ایجاد عدالت آموزشی خواهد گردید که از سرچشمه های نابرابری اقتصادی و اجتماعی می باشد.

عدالت آموزشی و تربیتی زمانی محقق می شود که فرصت یادگیری برای رشد همه جانبه انسان فراهم باشد. اگر نظام آموزش و پرورش ما بتواند این فرصت یادگیری را ایجاد کند و یک انسان چندبعدی تربیت کند، پس میتوان گفت سیستم، عادلانه برخورد کرده است، اما اگر در هر بعدی کاستی وجود داشته باشد، بی عدالتی است، زیرا اجازه رشد از فرد سلب گشته است. بنابراین، سیستم آموزش و پرورش باید متناسب با این نابرابری، سیاستگذاری و برنامه ریزی کند. اما پرسش اینجاست که آیا بحث عدالت تربیتی با آموزش الکترونیکی قابل تحقق است؟

اگر از لوازم حق بر آموزش و عدالت آموزشی، در همگانی کردن آموزش و پرورش و راهیابی همه کودکان به مدرسه و دریافت آموزش و توجه به محتویات آموزشی و نحوه آموزش می باشد، آیا آموزش الکترونیک این امر را محقق می سازد یا از لوازم نقض این حق و دسترسی به عدالت آموزشی و البته عدالت اجتماعی می باشد؟

دسترسی به اینترنت و آموزش آنلاین و محتویات رسانه های دیجیتال اعم از نرم افزارهای آموزشی و بازی های با جنبه آموزش، فیلم ها و غیره منجر به درک تکاملی تر از مسائل و ارتباط با زندگی دیجیتال و ایجاد سواد فناوری می شود. اما آیا دسترسی به اینترنت در تمام نقاط کشور و قابلیت استفاده از لوازم دسترسی به اینترنت شامل گوشی هوشمند یا رایانه برای همگان به خصوص در شرایط فعلی و تعطیلی کافی نت ها و مشکلات اقتصادی در خرید این لوازم، وجود دارد؟

آیا اصرار مدارس بر آموزش الکترونیک در شرایط فعلی نقض جدی حق بر آموزش نمی باشد؟

لذا اصرار و تأکید مدارس بر استفاده کلیه دانش آموزان از نرم افزارهای تعاملی و آموزش از طریق شبکه های اجتماعی و یا سامانه شاد می تواند صدمات روحی و معنوی غیرقابل جبرانی برای افراد محروم از این امکانات گردد که توجه دولت و آموزش و پرورش بر این امر ضروری می باشد تا شاهد حوادثی از قبیل خودکشی و محرومیت از تحصیل کودکان سرزمینمان نباشیم. به عبارتی حق بر آموزش، اولویت بر حق بر سلامت و اصل عدالت پیدا نکند./ ایسنا