سلام من شوهرم دانشجوی سال دوم معماری هستیم یعنی در همون ترم اول آشنا شدیم و ازدواج کردیم، الان به مشکل بر خوردیم و ناسازگاری هر روز بیشتر میشه دلیلشم بخاطر دوستانمونه، شوهرم گفته برو مهریه ات رو بگیر من که ندارم بدم و از این بابت همش منو جلوی دوستام تحقیر میکنه من می تونم از این بابت ازش شکایت کنم؟
سلام آقای وکیل حدود 5 ماهی میشه ازدواج کردم، یک ازدواج کاملاً سنتی و بدون هیچ گونه معاشرت و آشنایی، که در این مدت اخلاق های بدن خانم روز به روز برملاء میشد و فهمیدم که چه کلاه بزرگی سرم رفته، مهریه اش 100 سکه بهار آزادیه و هیچ رقبتی به ادامه این زندگی ندارم، خواهش می کنم راهنمایی بفرمایید که من چگونه جدا بشم با اینکه توانایی مالی خوبی هم ندارم؟
سلام همسایه طبقه زیرین ما به خاطر سر و صداهای بچه های خردسال 2 و 7 ساله ما همیشه اعتراض داشتند و ما نیز با احترام به ایشان گوشزد کردیم که به علت اختلاف سن بچه ها امکان خاموش کردن صدای بچه هانیست و خانم ایشان با هر بار جیغ و داد بچه های ما درب اپارتمان خودشان را محکم به نشانه اعتراض می کوبند و یا با جسمی سخت بر زمین می کوبند و این موضوع باعث شد همسر بنده به خاطر واکنش های بی منطق خانم همسایه به سر و صدای بچه های ما، پشت درب آپارتمان ایشان رفته و به ایشان به خاطر رفتارشان که جلوی ما ظاهرا قربان صدقه می روند و پشت سر ما به همسایگان دیگر بدگویی میکنن لفظ منافق را به ایشان میدهند و ایشان( همسایه) از همسرم به خاطر لفظ منافق میروند کلانتری شکایت می کنند و بدون اینکه مامور از ما شرح حال بخواهند به ایشان برگه دعوت احضاریه دادند و مهر کلانتری زدند و زدن روی تابلو اعلانات ساختمان... درحالیکه ایشان قبلا به علت اختلافات مذهبی و چون ما طرفدار نظام و ولایت هستیم بارها از ما پیش همسایگان بدگویی کردند و آنها را بر علیه ما شوراندن و الان نیز از انها به عنوان شاهد میخواهند برای حرفی که همسرم در برابر درب کوبیدن و بر زمین کوبیدن همسرشان بابت سر و صدای فرزندانمان استفاده کنن. تکلیف ما چیست با لحاظ قانونی؟ هیچ پشتوانه و پارتی جز خدا هم نداریم. به قانون هم اگاه نیستیم